🗣 Soltehshah
🎵 Sizdah (Ft Amin Saye)
پسر نحسم همیشه زندگی قهره با من
بانوی من رفتی تو دلیلشم فقر من
کلمات رو بیت خشاب خالی شده لوزارپام
دوییدم و جا موندم نمیکشه دیگه صدام
از وقتی نیستی من واسه ی مرگ امادم
هر وقت خواستی بیا منتظرت وایسادم
سیزده خال تنم اول اسمت رو دلم
هر اتفاقی میوفته میندازم سرمو پایین
میگم عشقم رفت ندارم انتظاری
یه وقتایی هست ادم میشکنه توش شباش
خیره به سقف اتاق پایین نیاد اشک چشاش
پسر سیزده میشه؛ لبخندم دوره ازش
از اون همه عشق میمونه یه عکس فقط
تو فکری هر روزه
رفتنتم انگار همین دیروزه
کام عمیق امشبو میکشم توی دلم
چشم دید و قلب عاشق ریه داد تاوان پس
بدجوری دلگیرم حال دلم طوفانی
پر از ادعا بودی عین طبل تو خالی
به جای خودت شبا قرصا برام ناز میکنن
بعد تو پررو شده حتی واسم ساعت
نبودتو به سرم زد چشمام تر غریبه شد عشقم رفت سوخت بهشت نفرین بهت زهرای من
سر عشق تو بود که از همه جا طرد شدم
منه خندون ثابق مجنون افسرده شدم
تو وجود عشق من عشقی نبود نسبت بهم
منو مفت فروختی رفت کارماش گرون تموم میشه
منه لعنتی که واسه خنده هات گریه کردم
هرکی بدتو گفت روبروش وایسادم
کجایی دوردونه شبا عکستو بغل کردم
رفتی نمیبینی خستم
گاهی وقتا یادم نمیاد کی هستم
رفتی نمیدیدی تنهام
تورو نمیدیدم که چشامو بستم
منو غم و شب و حال و روز بدم
رفتی قید همه خاطراتو اون روزا رو زدم
به چی فکر میکنی مهم نیست تو بگو برگرد حرف اون روزارو نزن
درد بی درمون شدی واسه این قلبه بی مصرف
همه زندگیم عکستو بدجوری بدمستم
هیشکی نمیتونه دوست داشته باشه عین من
همه عشق دردو اونا هست از نبودن عین
چی میشه یهو زنگ بزنی بهم مثل قدیم
هرچی تو بگی قبول فقط کنارم باشی
چی میشه وقتی میبینی افتادم بیای دستامو بگیری بشی ارامش روحی
دوباره داد زدم برگرد دیوونه
تو بری عزیزم میشم بی اعصاب و بی خونه
حوالی عشق تو هوا بدجور پاییزیه
برگ از درخت خسته شد اینم بهونه
حرف ساده ی دلمو نمیفهمه هیشکی
دلم لبریز شد چشمام شد بارونی
بی وجود حرفی فقط تو ادعا داشتی
تنظیم پلاس پرزنت کمپانی
دیدگاه خود را بگذارید